پست‌ها

نمایش پست‌ها از ژوئیه, ۲۰۲۵

اشارت جهل

تصویر
حال اگر قلمِ آلوده‌ام به خامه‌ی بلاهت بر لوح زندگی جریان یافته، از پی جهلش می‌رود که دیگر نگاشتن بر طریقت وهم نشاید و امروز بر خویش نهیب می‌زند. امروز صورتی از اطلاقِ شرارت یافت شده؛ «شرارت»ی نه از آن‌روی که واجد نیرویی شیطانی باشد بلکه به‌سبب انکار پیوسته‌ی وقایع، سرکوب آگاهی و به‌ابتذال‌کشاندن مفاهیم والای انسانی، آن‌هم در ردایی از دین، اخلاق و وطن‌دوستی‌ست. و «اطلاق»، گرفتاری‌اش در بن‌بستی اخلاقی‌ست؛ لحظه‌ای که تنها بخشی از مفاهیم به اسارت شر درنیامده‌اند و این ترجمان زندگی‌ست، تحدیدشده در بند صرف و نحوش. در چنین شرایطی، امیدواری به سربرآوردن خیر از دل این نظم مسلط، ساده‌دلی نه که غفلت است. و اما شر، آن‌گاه که مضطر شود، «الغریق یتشبث بکل حشیش» باشد و این حشیش را گاه آزادی خطاب کند، گاه وطن و گاه مقاومت. عبارات و واژگانی که هم‌خانواده‌ی خیر آمده‌اند اگر به خدمت بقای شر درآیند، تهی ‌شوند از درون و بدل به نقابی برای استتار شر. گاهِ آن‌که زبان اهرمی شود برای کنترل بیش از آن‌که ابزاری نزد معرفت باشد، واژگان به مذبح مصادره برده می‌شوند. عده‌ای با نیت خیرخواهانه و جمعی از سر سردرگمی، همین ...